شهید فرشیــد یخــکشی

جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران

شهید فرشیــد یخــکشی

جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران

شهید فرشیــد یخــکشی

آنچه ملاحضه می فرمائید در مورد شهید والا مقام فرشید یخکشی از شهدای دانش آموز شهرستان بهشهر می باشد که به همت اعضای جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران پژوهش و ارائه شده است . انشاءالله مورد قبول قرار گیرد.
نام پدر : غلام رضا
تاریخ تولد : 1348/04/10
تاریخ شهادت : 1365/03/02
محل تولد : بهشهر
گلزار شهدای بهشهر
نحوه شهادت : اصابت گلوله به سر
محل شهادت : مریوان
منتظر نظرات و پیشنهادات و اطلاعات شما هستیم.

بايگاني

طرح لایه باز فتوشاپ وصیت نامه و زندگی نامه شهید فرشید یخکشی

شهید فرشید یخکشیشهید فرشید یخکشی

شهید فرشید یخکشی

 

 

میثم میثم
۲۵ دی ۹۶ ، ۱۶:۴۸ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر

جهت دریافت و مشاهده صفحات روی آن ها کلیک نمائید ....

شهید فرشید یخکشی
شهید فرشید یخکشی


میثم میثم
۱۸ دی ۹۵ ، ۰۰:۵۱ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۱۸ دی ۹۵ ، ۰۰:۳۸ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۱۸ دی ۹۵ ، ۰۰:۲۶ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۱۸ دی ۹۵ ، ۰۰:۲۳ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر

شهیدفرشید یخکشی             تاریخ شهادت: 2/3/1365       محل شهادت:مریوان  

 اینجانب فرشید یخکشی همچون دیگر رزمندگان به پیام امام امت خمینی کبیر لبیک گفته و تا آخرین قطره خون خود در برابر این ستمگران مقاومت نموده و تا پیروزی نهایی اسلام  بر کفر جهانی به این جنگ ادامه  می دهم. ای مادر عزیز خیلی برای من زحمت کشیدی چه شبها یی که به خاطر من بی خووابی کشیدی و من نتوانستم این همه خوبیها و زحمت هایی را که برای من کشیدی جبران کنم.انشاءالله اجرش را از فاطمه الزهرا(س) بگیری. امام الگوی جامعه و ناجی اسلام و امید محرومان را تنها نگذارید و همیشه امام را یاری کنید و همیشه به جبهه بروید ،حاضر در صحنه باشید. در گذشته هر جا ضربه خوردیماز نداشتن رهبریت خوب بود و این باید برای ما سرمشق باشد و قدر این رهبر گرانقدر را بدانید.

میثم میثم
۰۹ مرداد ۹۵ ، ۱۷:۴۹ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
بهشهر-میثم محسنی کوتنایی- خبرنگار همشهری: روایت پدران و مادران شهدا از فرزندانشان همیشه برای آنان تازگی دارد. انگار همین دیروز بود که داشتند برای آخرین بار عازم جبهه‌ها می‌شدند و یا همین یک ساعت قبل بود که با شهیدشان خداحافظی کردند و او را به خاک سپردند.

1393/07/06

«فاطمه یخکشی» مادر شهید «فرشید یخکشی» یکی از مادران شهدای مازندران است. وقتی در پایان مصاحبه از او پرسیدم از این که پسرت شهید شد و دیگر در کنارت نیست تا آرزوهایی که برایش داشتی را انجام دهی ناراحت نیستی؟ گفت: «نه. اما دلم می‌خواست بقیه فرزندان و خودم و شوهرم هم این افتخار را داشتیم تا به شهادت می‌رسیدیم». نمی‌دانم این باورها را در کدام مکتب و روش‌های تدریس شده در معتبرترین دانشگاه‌های دنیا می‌توان یافت به جز مکتب اسلام و باور عمیق ولایت‌پذیری.
وقتی برای نخستین بار می‌خواست به جبهه‌ برود 17 ساله بود. خانم یخکشی می‌گوید: یک روز از مدرسه آمد و گفت: مادر می‌خواهم بروم جبهه. من و پدرش مخالفتی با حضور فرزندان‌مان در جبهه‌ها نداشتیم. اما در آن شرایط چون برادر بزرگش در مناطق عملیاتی بود گفتیم چند روز صبر کن تا برادرت از جبهه ‌ها بیاید بعد تو برو. با این که خیلی خوشحال بودیم از مسیری که فرزندانمان انتخاب کرده بودند، ولی در آن شرایط تنها بودیم و می‌خواستیم فرشید که آخرین فرزندمان بود کنارمان باشد. به همین دلیل خیلی برای نرفتنش اصرار کردیم. اما وقتی دیدیم او علاقه زیادی برای رفتن به جبهه‌ها دارد موافقت کردیم و او را به جبهه فرستادیم
وی اظهارکرد: یک شب فرشید خواب دید چند نفر سوار بر اسب در خانه ما را زدند. فرشید رفت در را باز کرد و آنها را به خانه دعوت کرد. اما آنها گفتند به پدر و مادرت بگو بیایند دم در. می‌گفت وقتی ما رسیدیم دم در حیاط، یکی از آن سواران یک سربند سبز و یک سربند قرمز داد. برایم یقین شده بود که فرزندم شهید می‌شود. چون در باورهای ما رنگ قرمز یکی از نشانه‌های شهادت است. آن روزها پسر بزرگم در مناطق عملیاتی و به دلیل حضور در تیم‌های ویژه شناسایی همواره در معرض شهید شدن بود. این خواب را که از زبان فرشید شنیدم گمان می‌کردم آن فرزندی که از خانواده ما شهید می‌شود، پسر بزرگم است. فرشید چند روز بعد از دیدن این خواب عزم خود را برای رفتن به جبهه‌ها جزم کرده بود و همیشه در جواب مخالفت‌های ما می‌گفت: من اگر به جبهه نروم روز قیامت چه جوابی به حضرت زهرا(س) بدهم؟ مگر خون من از خون علی‌اکبر امام حسین(ع) رنگین‌تر است؟ نمی‌دانم چرا همیشه اصرار داشت جبهه‌های ایران را با نبرد کربلا مقایسه کند و دشمنان و مزدوران بعثی و منافقان را ادامه‌دهنگان راه یزید و یزیدیان بداند!
به گفته این مادر شهید، فرشید چند روز بعد برای نخستین بار به جبهه رفت و این اعزام، اولین اعزام او و آخرین خداحافظی و دیدارشان بود. فرشید چند ماه بعد در جریان یکی از عملیات‌ها به شهادت رسید.
  «فاطمه یخکشی» گفت: یک شب پیش از این‌که خبر شهادت فرشید را به ما بدهند خواب دیدم در مسجد بزرگی نشسته‌ام و  هر چه چشم می‌گردانم انتهای مسجد را نمی‌توانم پیدا کنم. همه توجه من به این بود که این چه مسجدی است که این قدر بزرگ و بی‌نهایت است؟ در افکارم غوطه‌ور بودم که خانمی کنارم ایستاد. ناخودآگاه از او در مورد فرشیدم پرسیدم و گفتم: خانم بچه‌ام قبول می‌شود؟ نگاهم کرد و گفت: او یکی از ممتازترین شاگردان اینجاست. از خواب که بیدار شدم برایم روشن شده بود که دیگر نباید منتظر دیدن پسرم در این دنیا باشم.
 وی خاطرنشان کرد: از دوستانش شنیدم که فرشید شبی که فردایش به شهادت رسید برایم نامه‌ای نوشت و به دوستانش که قرار بود به مرخصی بیایند داد تا به دستم برسانند. دوستانش آمدند و نامه را هم برایم آوردند. اما خبر نداشتند در همان ساعتی که آنها دارند به مرخصی می‌روند فرشید به شهادت رسیده است و این‌گونه بود که آخرین دستنوشته فرشید و پیکرش همزمان به دستمان رسید.
 مادر شهید یخکشی اظهارکرد: یک روز یکی از پاسداران که با برادر، فرشید رفاقت داشت به خانه ما آمد و سراغ پسر بزرگترم فریدون را گرفت. دیدم انگار می‌خواهد حرفی را بزند اما نمی‌تواند. پرسیدم برای فریدون اتفاقی افتاده گفت: نه. پرسیدم پس چه شده؟ چیزی نگفت. رفتم سپاه بهشهر و پرسیدم برای فرزندانم اتفاقی افتاده است. باز هم کسی چیزی نگفت. اصرار کردم و گفتم من از شنیدن خبر شهادت فرزندانم نه تنها ناراحت نمی‌شوم، بلکه به این گونه عروج فرزندانم افتخار می‌کنم. این‌ها را که گفتم، دیدم یکی از پاسداران خبر شهادت فرشید را داد.
او در پایان حرف‌هایش گفت: شهدا با نیت جلوگیری از ورود دشمن به خاک کشور و حفظ ناموس کشور جانشان را در کف دستشان گرفتند و با صفیر گلوله هم آغوش شدند. ما خانواده‌های شهدا با پیروی همیشگی از مقام عظمای ولایت نمی‌توانیم ببینیم کشوری که جان‌های عزیزی برای آبیاری نهال آن فدا شده است به راحتی و با فریب و نیرنگ‌های عده‌ای فرصت‌طلب و دروغگو تحویل دشمنان و بیگانگان شود.
دیگر حرفی برای گفتن ندارم. نه می‌توانم از خانم یخکشی چیزی بگویم نه از فرشیدش. فقط می‌توانم برای خودم دعا کنم که خدایا  آن‌گونه هدایتم کن که شرمنده شهدا نشوم. آمین!

میثم میثم
۰۹ مرداد ۹۵ ، ۱۷:۴۸ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر